مطالب روز | ||
مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت:خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم. ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟ دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟ ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است! [ یکشنبه 91/2/10 ] [ 2:43 عصر ] [ محمد رضا آزادبری ]
[ بدون نظر ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |