سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مطالب روز
 
قالب وبلاگ

مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد

و گفت:خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم.

ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟

دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟

ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!


[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 2:43 عصر ] [ محمد رضا آزادبری ] [ نظر ]

اولین باری که برای بچه ها خوراک جگر درست کردم هیچ وقت یادم نمی ره.

غذا رو کشیدم و بچه ها و شوهرم را برای خوردن شام صدا زدم،

پسر کوچکم غذا را بو کرد و اخم هایش رفت توی هم

دخترم هم با غذایش بازی بازی می کرد ولی حاضر نبود لب بزنه.

به بچه ها گفتم:ممکنه بوی خوبی نده اما خیلی خوشمزه است، یه کوچولو امتحان کنید

اصلا می دونید اسم این غذا چیه؟ یه راهنمایی می کنم بهتون

باباتون گاهی منو به همین اسم صدا می زنه.”

نخور! نخور! تاپاله است!”


[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 2:42 عصر ] [ محمد رضا آزادبری ] [ نظر ]

زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟

شوهر: آره، خوب یادمه،

گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.

زن: خوب، پس چی شد؟

شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه.

زن: کیو خوشبخت کردی

شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!!

 


[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 2:37 عصر ] [ محمد رضا آزادبری ] [ نظر ]

زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر روانشناس میره   ..
دکتر می پرسه  : چه اتفاقی افتاده؟
خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصبانی و ناراحت میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه و عصبانیتش رو سر من خالی می کنه !!!
دکتر گفت: خب دوای دردت پیش منه : هر وقت شوهرت عصبانی و ناراحت اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه بده.
دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت !!!
خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود. هر بار شوهرم عصبانی و ناراحت اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت!!!
دکتر گفت: میبینی؟! اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا خود به خود حل میشن !


[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 2:32 عصر ] [ محمد رضا آزادبری ] [ نظر ]

ده تا از بهترین بهانه‌های دوست پسرها برای خلاص شدن از دست دوست دخترها و معنی واقعی اونها!

1- تو برای من مثل خواهر می‌مونی! (یعنی:خیلی زشتی!)

2- فاصله سنی‌مون کمی زیاده. (یعنی:خیلی زشتی!)

3- من به تو علاقه به «اونصورت» ندارم. (یعنی:خیلی زشتی!)

4- من الان توی موقعیت بدی از زندگیم هستم. (یعنی:خیلی زشتی!)

5- دوست دختر دارم. (یعنی:خیلی زشتی!)

6- من با خانمهای همکارم بیرون نمی‌رم. (یعنی:خیلی زشتی!)

7- تقصیر تو نیست، تقصیر منه! (یعنی:خیلی زشتی!)

8- من الان توجهم به کارمه! (یعنی:خیلی زشتی!)

9- من تصمیم گرفتم مجرد بمونم. (یعنی:خیلی زشتی!)

10- بهتره فقط با هم دوست معمولی باشیم (یعنی: بطور وحشتناکی زشتی!!!!)


[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 1:50 عصر ] [ محمد رضا آزادبری ] [ نظر ]

 


[ دوشنبه 90/12/15 ] [ 9:53 عصر ] [ محمد رضا آزادبری ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

دانلود نرم افزارهای رایگان موبایل new free softwar Mobil download
آخرین مطالب
لینک های مفید
اخبار
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 555429
ویزا کارت مجانی